|
خدای من!
در هر ثانیه ای که میگذرد...
بیشمار نعمت برما ارزانی کردی!
تپش قلب...
دم و بازدم...
دیدن...
شنیدن...
نبض زدن ها!
پلک زدن!
فکرکردن
و
و
و چقدر بیتفاوت میگذرم...
و از نداشته هایی که صلاحم نبوده...
پیشت گله و شکایت میکنم!
وبلاگ شوق وصال نوشت:
گفتند : ضمایر را بشمار
گفتم : من ، من ، من
گفتند: پس بقیه چه شدند ؟؟؟
گفتم همه رفتند کربلا و من باز هم جا ماندم ....
ارباب خوبم باز هم همه رفتند و من جا ماندم . میدانم ویزا و پاسپورت من فقط دست توست پس تا دیر نشده امضایش کن ....
حسین جان این ها همه فقط و فقط به عشق تو آمداه اند ولی من .......
اگه دلت کربلا می خواد بگو :
لبیک یا حسین